فارسی ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

[لخت]

اسم ویرایش

لَخت

  1. شل، بی حال.
  2. تنبل و بیکاره.
  3. صفتی برای مو که نرم و افشان باشد.
  4. بسته، منعقد.
  5. جزو، نوع، قسم.
  6. گرز، عمود. و قوی‌ هیکل در شاهنامه.
    سپهبد سواری چو یک لخت کوه ..... زمین گشته از نعل اسپش ستوه

صفت ویرایش

  • لُخت
  1. برهنه، عریان

منابع ویرایش


  • ایتالیایی:

صفت ویرایش


برگردان‌ها ویرایش