فارسی ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /لُچ/

  صفت ویرایش

لچ

  1. لوج: لخت، برهنه، عریان.
  2. لُچ :در گویش گنابادی یعنی مکیدن چیزی ، مکیدن سینه یا بدن زن یا آلت تناسلی مرد.
  3. لَچ :در گویش گنابادی یعنی تر شدن ، خیس
  4. لُچَّ :در گویش گنابادی یعنی برعکس کردن ، به دهان گرفتن

ریشه شناسی۲ ویرایش

  اسم ویرایش

لَچ

  1. چهره، رخ، رخسار.

ریشه شناسی۳ ویرایش

  اسم ویرایش

لِچ

  1. لب مرز، کران.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین