فارسی

ویرایش

حوزه: [علوم سیاسی و روابط بین‌الملل]

  1. فردی که به جمع‌آوری اطلاعات محرمانۀ یک کشور و قرار دادن آن در اختیار کشور دیگر می‌پردازد

متـ . جاسوس spy.

منابع

ویرایش

«مأمور مخفی» هم‌ارزِ «secret agent, agent ۴, foreign agent ۲, intelligencer, operative, informer, intelligence agent, intelligence officer, undercover agent»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر یازدهم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ‎۳-۴۵-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸