(مُ رِ)

(اِ

فارسی

ویرایش
  1. کسی که لباس احرام بر تن دارد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مَ رَ)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. از اعضای نزدیک خانواده، کسی که ازدواج با او حرام باشد.
  2. کنایه از: زن، زوجه.
  3. خویشاوند، خویش.
  4. آشنا.
  5. هم راز.
  1. محارم.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ حَ رَّ)

ریشه‌شناسی

ویرایش

(اِمف.)

  1. نام ماه اوُل از دوازده ماه قم

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

intimo

انگلیسی
intimate