(مِ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

صفت ویرایش

  1. مرد نیک اندام.
  2. جوانمرد.
  3. چیزی شبیه تازیانه که از پارچة دراز درهم بافته درست می‌کنند.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین