(مُ حَ مَ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. مزاحمة

مصدر متعدی

ویرایش
  1. زحمت دادن.
  2. انبوهی کردن و تنگ گرفتن بر کسی.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

disturbo

انگلیسی
troubler