مسکوک

(مَ)

فارسی

ریشه‌شناسی

• عربی

(اِمف.)

1. سکه زده، پول فلزی.

جمع

1. مسکوکات.

منابع

• فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

انگلیسی:coin

انگلیسی

money

• numismatic
• brummagem
• twopence
• sixpenny bit
• pound
• pfennig
• peso
• ducat
• krone
• krona
• dime
• free silver
• sou
• denier