مشنگ
فارسی
ویرایشریشه شناسی
ویرایش- پهلوی
آواشناسی
ویرایش- [مَش/اَنگ]
صفت
ویرایش- ابله، دیوانه، خُل اسکل
- جوانک مشنگ میآید طرف آنها.
- عامیانه کسی که عقل درست و کامل نداشته باشد؛ سادهلوح و زودباور، کسی که دیگران را مانند خود ساده میپندارد؛ و هرچه به وی میگویند بدون دلیل قبول میکند. این واژه از حدود سال ۱۳۸۰ وارد واژگان فارسی شدهاست.
- دزد، راهزن
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگسخن جلدهفت: ISBN 964-6961-96-7