(مِ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

مصدر متعدی ویرایش

  1. درنگ کردن در امری، تأخیر کردن.
  2. درنگ کردن در ادای وام و حق کسی.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(مَ طّ)

ریشه‌شناسی ویرایش

صفت ویرایش

  1. دیرکننده در پرداخت وام.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین