(مُ عَ دّ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

(اِمف.)

  1. آماده، مهیا.
  2. مرتب شده.
  3. حساب شده، شمرده شده.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(مُ عِ دّ)

  1. آماده کننده، مهیا - کننده.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

عربی ویرایش

(اِ