فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /مُفَضضّ/

مفضض (قدیم)

  1. نقره اندود شده، نقره‌کاری شده. سیم اندود.
    اجازه داشتند که بر اسب‌های خود مفضض بزنند و برای اسب خویش یراق مفضض فراهم کنند «خداوند الموت»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین