ملمع
(مُ لَ مَّ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش(اِمف.)
- روشن کرده و درخشان.
صفت
ویرایش- رنگارنگ.
- پارچة دارای رنگهای مختلف.
- جانوری که پوست بدنش دارای لکهها و خالهایی غیر از رنگ اصلی باشد.
- شعری که در آن یک مصرع عربی و یک مصرع فارسی و یا یک بیت عربی و یک بیت فارسی باشد.
- فلز کم قیمت که روی آن فلز گرانبهاتر کشیده باشند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- macaronic