مه
(مِ)
فارسیویرایش
ریشهشناسیویرایش
صفتویرایش
- بزرگ، سرور.
جمعویرایش
- مهان. مق که.
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسیویرایش
اسمویرایش
- پنجمین ماه از سال میلادی.
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسیویرایش
- حرف نفی به معنای «نه».
- نشانة دعای منفی که قدما به کار میبردند.
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
(مَ)
- مخفف ماه.
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
(~.)
- بخاری است که گاهی در هوای مرطوب تولید میشود و در فضا پراکنده میگردد.
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
تلفظویرایش
مهم /مِه/
- ابری که به زمین بسیار نزدیک باشد.
مترادفهاویرایش
برگردانهاویرایش
|
تلفظویرایش
مه /مَه/
اسمویرایش
- مخفف ماه
مترادفهاویرایش
برگردانهاویرایش
|
- ایتالیایی
اسمویرایش
- انگلیسی
- vapour