فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • شاهنامه

آوایش

ویرایش
  • /موبَد/موبَدان/

  اسم مرکب

ویرایش

موبد موبدان

  1. رئیس موبدان، که ظاهراً یکی از وظایف‌شان عقد ازدواج بوده و در موردی همسر سیاوش مقتول را به عقد فریبرز درآوردند.
    بخواندند موبد موبدان کار پیش.....نبشتند خطّی به آیین خویش (شاهنامه)

مترادف‌ها

ویرایش

––––

برگردان‌ها

ویرایش
*نویسه انگلیسی

منابع

ویرایش