فارسی ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /نَخجیر/

  اسم ویرایش

نخجیر

  1. شکار، صید. شکار کردن.
    بدان جای نخچیر گوران بود.....به قنٌوج در عود سوزان بود. (شاهنامه)
  2. بزکوهی.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین