فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • سانسکریت

آوایش

ویرایش
  • /هال/

هال

  1. راهرو، سرسرا، تالار بزرگ که معمولاً به بخش‌های داخلی راه دارد.
  2. واژه هال معادل ابجد ۳۶ تعداد حروف ۳.
  3. میله‌های ساخته شده از سنگ و گچ در کناره‌های میدان چوگان بازی.
  4. تلفظ هال نقش دستوری اسم ترکیب. مٲخوذ از سنسکریت.
  5. (زیست‌شناسی قدیم): مختصات.
  6. آواشناسی هال الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع فرهنگ فارسی عمید. [۱]

پانویس

ویرایش
  1. دکتر کزازی در مورد واژه ی " هال" می نویسد : ( ( حال در معنی آسایش و بهروزی است و واژه ایرانی است. چنان می نماید که هال پارسی از ریشه آریانی ( هند و اروپایی ) برآمده است که heil در آلمانی و hōla در اسپانیایی نیز که در این زبانها واژه درودند از آن بر آمده اند. ) ) ( ( شب آمد پر اندیشه، بنشست زال به نا دیده بر، گشت بی خورد و هال ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴٠٠. )

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ فارسی عمید/ نامه‌ی باستان، جلد اول