(هَ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

مصدر متعدی

ویرایش
  1. شکستن دندان کسی را از بن.
  2. افکندن دندان.
  3. افکندن دندان پیشین کسی را.
  4. در علم عروض اجتماع حذف و قصر است در «مفاعلین» یعنی یک سبب آن را بیندازند و دیگر سبب را قصر کنند «مفاع» بماند به سکون عین، «فعول» به جای آن بنهند به سکون لام و «فعول» چون از «مفاعیلن» منشعب باشد آن را هتم خوانند یعنی دندان پیشین شکسته و چون بدین زحاف، هر دو سبب این جزو بخلل شود، آن را به دندان پیشین شکستن تعریف کرده‌اند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین