هوو
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- پارسی میانه (پهلوی)
آوایش ویرایش
- /هَوو/
اسم ویرایش
هوو
- وسنی، دو زن که یک شوهر داشته باشند؛ همشوهر.
- هَووْ: در گویش گنابادی یعنی هاون ، هاوَنگ.
ریشهشناسی۲ ویرایش
- از شکل آغازین هبو (habō) از پارسی میانه [script needed] (hbwk' /habōg/) از نیا-ایرانی *hapáθniH, از نیا-هندو-ایرانی *sapátniH (“همشوی، هوو”) از نیا-هندو-اروپایی *sapótnih₂ (“هوو”), ساخته شده از *sa- (“هم-”) + *pátniH (“زن”). همساخت با اوستایی 𐬵𐬀𐬞𐬀𐬚𐬥𐬍 (hapaθnī, “co-wife”), پشتو بن (bën), کردی مرکزی ههوێ (hawē) و بلوچی ہپوک (hapók).
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین