ولی کردن (((. کَ دَ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

صفت ویرایش

  1. ولی قرار دادن.
  2. جانشین کردن.
  3. کسی را به میزبانی و پرداخت مخارج عیش و عشرت راضی کردن.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین