فارسی

ویرایش

ریشه شناسی

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • [پاری/نِه]

  صفت‌نسبی

ویرایش

پارینه

  1. منسوب به سال گذشته، پارسال.
  2. پارین . پارسالین.
  3. کهنه. کهن.
  1. چند خرامی و تکبر کنی -- دولت پارینه تصور کنی (سعدی).
  2. برو زن کن ای خواجه هر نوبهار -- که تقویم پارینه ناید بکار (سعدی).


––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین