فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /پاس/بان/

پاسبان

  1. (نظامی): پایین‌ترین درجه‌دار نیروی انتظامی و شهربانی سابق، نگهبان، نگاهبان، محافظ.
  2. کسی که از طرف شهربانی مأمور حفظ نظم و آسایش شهر است.

  استعاره

ویرایش
  1. شب‌زنده‌دار.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن