نگهبان هخامنشی در شوش

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /نِگَه/بان/

نگهبان

  1. کس که شغل یا عمل او محافظت از چیزی یا کسی است، مانند نگهبان مرز، که وظیفه‌اش حراست از مزر کشور است، نگاهبان، پاینده.
    نگهبان ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش نگه - بان قابل تجزیه باشد، و مفهوم کلی از آن با چشم دیده‌بانی کردن است.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین