پتیاره
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- پهلوی
آوایش
ویرایش- /پِتیارهِ/
حاصل مصدر
ویرایشپتیاره (گفتگو) (دشنام)
- بیحیا، بد زبان، بد خوی و مردم آزار در مورد زن. هرزه.
- (غیرمؤدبانه): زشت و ترسناک، نازیبا.
- (قدیم): در باور زرتشتیان قدیم، مخلوقی اهریمنی که برای نابود کردن خوبیها آفریده شده.
- (قدیم): جانوری افسانهای که بلا و مصیبت بوجود میآورد یا هر نوع جانور درنده.
- (قدیم): آفت، بلا، آسیب، مصیبت.
- بهاری
اسم مرکب
ویرایشپِتیارهَ
- زخم، زخم مزمن، زخمی که بر اثر جراحت شمشیر و نیزه و سایر ادوات بر بدن وارد شود و به این زودیها التیام نیابد.
- همی رفت باید کزین چاره نیست ..... مرا نیز از مرگ پتیاره نیست (شاهنامه)
ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5/ فرهنگ شمس