فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • شاهنامه

آوایش

ویرایش
  • /پراگند/

پراگند

  1. پخش نمود. پراکند، پراکنده، پراگنده.
    چو خورشید زد عکس بر آسمان/ پراگند بر لاژورد ارغوان «فردوسی»

منابع

ویرایش
  • شاهنامه