خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
پراگنده
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت مفعولی
۱.۴
قید
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
شاهنامه
آوایش
ویرایش
/پَراگَندِه/
صفت مفعولی
ویرایش
پراگنده
غمگین، پریشان. تلف شده. گوناگون، متفرق.
پراگند
،
پراکنده
.
همه یال
اسپان
پر از مُشک و مَی/ پراگنده دینار در زیر پی «
فردوسی
»
قید
ویرایش
شیفته، شوریده. مشهور، معروف.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین/شاهنامه