فارسی

ویرایش

(پَ جِ)

  1. مخفف پنجاه.
  2. پنج انگشت با کف دست و پا باشد از انسان و حیوانات دیگر، پنج انگشت دست از مچ تا سر انگشتان.
  3. چنگال، جنگ، برثن، مخلب.
  4. پنج انگشت بدون کف دست.
  5. دست.
  6. صورت دستی که از طلا و نقره سازند و به مشاهد مقدس برای نیاز فرستند.
  7. گلوله‌های سنگ که دیدبانان برای جنگ نگاهدارند.
  8. سنگ منجنی
  1. سنگی که از کشتی به کشتی غنیم اندازند.
  2. پنجة دزدیده.
  3. ماهی.
  4. دام و قلاب و شست ماهی.
  5. قسمت زبرین دستة تار که گوشی بدان پیوندند.
  6. واحدی برای شمارش هر مرحله ساز زدن

استعاره

ویرایش
  1. رقصی که جمعی دست یکدیگر را گیرند و با هم رقصند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
toe