پیوست:فهرست واژه‌ها با پسوند ستان

استان.[اِ] …(پسوند زمان یا مکان است.

این پسوند گاهی اشاره به مکان اقامت دائمی و موطن و مملکت و ناحیه میکند

مانند: انگلستان، [[غرجستان]، لهستان

و گاه اشاره به مکان موقت

مانند: بیمارستان، کودکستان و دبیرستان و هنرستان و شبستان.

گاه اشاره به مکانی می‌کند که چیزی در آن فراوان باشد

مانند: گلستان، موستان. استان

بصورت مزید مؤخر ازمنه (ظرف زمان) در تابستان و زمستان دیده میشود.

اینک کلمات مرکبی با استان (ستان) بصورت مزید مؤخر بترتیب حروف الفبا در ذیل می‌اید:


آجارستان (در قفقاز). آرناودستان. آلوستان.

== ا == اسکستان اولین روستا تات زبان بخش شاهرودخلخال اردستان. ارمنستان. ازبکستان. ازگیلستان. اسپیددارستان. افغانستان. انارستان. انجیرستان (انجیلستان). انگلستان. ایراهستان. پس ستان واگیه

باب شورستان. باغستان (به اصطلاح مردم قزوین). بجستان. بستان (مخفف بوستان). بغستان (بیستون). بلغارستان. بلوچستان. بوستان. بهارستان (اسم خانهٔ سپهسالار قزوینی که امروز مجلس شورای ملی است). بهستان (بیستون). بیدستان. [[بیمارستان بهارستان

پاکستان.


تابستان. تاجیکستان. تاکستان. تخارستان. ترکستان. ترکمنستان. تنگستان. توتستان. توسستان. تیفستان (در زرگنده). تیمارستان.


جادوستان. (شاهنامه. رجوع به فهرست ولف شود). جوردستان.


چمستان. چیرستان. چینستان. چین‌استان.


حبشستان.


خارستان. خجستان. (تاریخ سیستان). خرماستان. خلجستان. خلخستان. (شاهنامه). خُمستان. خندستان (مجلس و معرکهٔ مسخرگی، فسوس و سخره، لب و دهان معشوق). (برهان). خوالستان خودستان (شاخ تازه که از تاک انگور سر زند). (برهان). خوردستان (شاخ تازه را گویند و آن که از تاک انگور سر زند و آنرا بسبب ترش‌مزگی خورند و شاخهای تازهٔ درختان دیگر و نهال گل و ریاحین را نیز گفته‌اند). (برهان). خوزستان.


دادستان. داغستان. دالستان. دبستان. دبیرستان. دروازهٔ کوهستان. دستستان. دشتستان. دورقستان. دهستان. دیلمستان. دوستان

رام شهرستان. رزستان. ریگستان.

زابلستان. زمستان.زنبورستان

سارستان. سجستان. سکستان. سیستان. شامستان. شبستان. شهرستان (شهرستانهٔ مرز).


ورامین

ویرایش

صربستان.

طبرستان. طخارستان. طمستان.

عربستان.

غرجستان. غرشستان. (تاریخ سیستان).


فرنگستان. فرهنگستان. فیلستان (نام قریه‌ای به ورامین)

قبرستان. قزاقستان. قلمستان. قهستان.


کابلستان. (معجم‌البلدان). کاجستان. کارستان. کافرستان. کردستان. کلاع‌استان. کودکستان. کوهستان. کهستان. کهورستان.

گرجستان. گلستان. گورستان.

لارستان. لرستان. لوالستان. (تاریخ سیستان). لهستان (پلنی).

مجارستان (هنگری). مغلستان. موردستان. موستان. مهلستان.

کلماتی که اول آن ن داشته باشد

والستان. (تاریخ سیستان). وزیرستان.

هندستان. هندوستان. هنرستان. هوجستان واجار (بازار خوزستان. سوق‌الاهواز).

لغتنامه دهخدا (در http://www.linguism.org/estaan.htm)