فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • ایرانی

آوایش

ویرایش
  • /ژُ/
  1. دریا: مرد ملاح تیز اندک رو/ راند بر باد کشتی اندر ژو. عنصری.

زبان دیگر

ویرایش
  • سمنانی
  1. مذکر او. خطاب ‍‍‍‍سوم شخص مفرد مذکر.

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین