گاه
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- تخت شاهی، سریر.
- مسند.
- جا، مکان.
- بوتة زرگران.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
ریشهشناسی
ویرایش- آهنگ، آواز.
پسوند
ویرایش- علامت اسم زمان که در آخر کلمه درمی آید مانند شامگاه صبح گاه، و علامت اسم مکان نیز میباشد مانند دانشگاه، آرامگاه.
پسوند
ویرایش- به صورت پسوند در نامهای آهنگهای موسیقی به کار رود: سه گاه، چهارگاه.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
اسم
ویرایش- زمان، وقت.
- عصر، دوره.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- time
- period
- timetable
- timepiece
- timekeeper
- time saver
- time lock
- time loan
- time lapse
- time clock
- time card
- support
- studio
- stage
- staddle
- sporadic
- sometimes
- shop
- settlement
- seminary
- roadstead
- riding
- rendezvous
- reformatory
- paddock
- occasionally
- metaphse
- meet
- marketplace
- joint
- home
- hideaway
- grappling
- encampment
- chronoscope
- chronometry
- chronometer
- chronology
- chronograph
- cache
- bridewell
- blind
- bifurcation
- betweenwhiles
- behind
- base
- backrest
- back
- ambush
- sporadic fault
- prepuce
- perch
- mainstay
- foreskin
- withers
- roustabout
- fulcrum
- snipe
- smoke out
- wharf
- occasional
- mahlstick