گوسفند

نقاشی از گوسفند در کولاک زمستان

فارسی

ریشه لغت

• فارسی

آوایش

• /گوسِفَند/

اسم

گوسفند

1. از جانوران اهلی و علفخوار و چهار پا که گوشت و پوست و شیرش مورد استفاده انسان قرار می‌گیرد.

   گوسفند از ابتدای خلقت سازگار با سرمای زمستان بوده و احتمالا ارتفاعات زاگروس نخستین مراکز زیست این حیوان نجیب بوده است.

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها

• آلمانی: Schaf ^de
• اسپانیایی: oveja ^es
• اسلواکیایی: ovca ^sk
• انگلیسی: sheep ^en، ram ^en، ewe ^en
• ایتالیایی: pecora ^it
• پرتغالی: ovelha ^pt، carneiro ^pt
• تاجیکی: гӯсфанд ^tg
• ترکی استانبولی: koyun ^tr
• چکی: ovce ^cs
• روسی: овца ^ru
• فرانسوی: mouton ^fr
• هلندی: schaap ^nl
• ایتالیایی: montone
• انگلیسی: sheep
• mutton
• wether
• sheepwalk
• sheepskin
• sheepfold
• sheepcote
• rump
• reeve

• ram
• pestle
• ovine
• merino
• heder
• fold
• duff
• coop
• baa
• ba
• thurl
• riblet
• persian lamb
• longhorn
• krimmer
• haw
• drover
• cabretta
• bellwether
• yean
• shear

• lincoln
• gid
• fleece
• dorset horn
• bighorn
• wiltshire
• skiver
• sirloin
• hide
• dorper
• breakaway
• suint
• suet
• shropshire
• leg of mutton
• gigot
• fleshing
• hindquarter
• chamois
• bock

منابع

• فرهنگ لغت معین