انگلیسی

ویرایش
  1. صَدَمیدن 📤[ℹ]؛ خَرابیدن 📤[ℹ]:
    ممکنه طوفان هه سقف خانه‌ها را بِصَدَمَد.🗨️ The storm may damage the roof of the house.
  2. خُسْریدن 📤[ℹ]؛ خَرابیدن 📤[ℹ]:
    زبان تند اش بتواند اعتماد به نفس خانم هه را بِخُسْرَد.🗨️ His harsh words could damage her confidence.
  3. نُقْصیدن 📤[ℹ]؛ خَرابیدن 📤[ℹ]:
    اویان[؟]، هنکام حَمْلیدن[؟]، تصادفا تجهیزات را نُقْصیدند.🗨️ They accidentally damaged the equipment during transport.
  1. صَدَماء 📤[ℹ]:
    خودرو هه در تصادف صَدَماء جدی دُچارائيد[؟].🗨️ The car sustained significant damage in the accident.
  2. خُسْراء 📤[ℹ]:
    او با خُسْراء ناشی از خیانت فی‌پِیْکارید[؟].🗨️ He was dealing with the emotional damage caused by the betrayal.
  3. نُقْصاء 📤[ℹ]:
    دادگاه ده هزار دلار را بخاطر نُقْصاء ناشی از جراحت اش برایش غِرامَپْت[؟].🗨️ The court awarded her $10,000 in damages for the injury.