dispute
انگلیسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
از disputen در انگلیسی میانه، از desputer در فرانسوی باستان (disputer در فرانسوی) از disputare («برآورد کردن، بحث کردن، بررسی کردن») در لاتین، ساخته شده از dis- و putare («بررسی کردن، روشن ساختن، فکر کردن») و purus («خالص»). این واژه را میتوان با واژههای compute, count, impute, repute, amputate مقایسه کرد.
آوایش ویرایش
- آیپا: /dɪsˈpjuːt/, سمپا: /dIs"pju:t/
خطای لوآ در پودمان:utilities در خط 101: The language code "En-us-dispute.ogg" is not valid..noicon (پرونده) - پساوند انگلیسی:-uːt|-uːt
اسم ویرایش
dispute (جمع disputes)
- درگیری، نزاع، بحث یا مخالفت
- مخالفت لفظی، اعتراض از راه گفتگو و یا بیان دیدگاه یا ادعای مخالف.
- درگیری، کش مکش.
برگردان در دیگر زبانها ویرایش
مخالفت
|
|
درگیری لفظی
|
|
فعل ویرایش
dispute (سوم شخص مفرد حال ساده disput، حال استمراری ing، گذشته ساده و گذشته استمراری disputed)
- ستیزه کردن بر سر یک دیدگاه یا ادعا، سر و کله زدن
- They disputed my proposal.
- آنها پیشنهاد من را به بحث گذاشتند (برای مخالفت).
- They disputed my proposal.
- بحث کردن، مخالفت کردن، مخالفت برای ایجاد یک موضوع، بحث کردن میان موافقان و مخالفان
- Some residents disputed the proposal, saying it was based more on emotion than fact.
- برخی ساکنان با پیشنهاد مخالفت کردند میگویند بیشتر بر پایهٔ احساسات است تا حقایق
- Some residents disputed the proposal, saying it was based more on emotion than fact.
- انکار درستی یک مطلب یا ادعا، زیر سوال بردن
- اعتراض کردن، بگومگو یا کشاکش در برابر یک موضوع.
- مقاومت کردن در برابر یک موضوع.
عبارتهای مرتبط ویرایش
عبارتهای گرفته شده ویرایش
برگردان در دیگر زبانها ویرایش
بحث کردن میان موافقان و مخالفان
مخالفت کردن (لفظی)
|
|
مقاومت و کشاکش در برابر یک موضوع
پیوند به بیرون ویرایش
فرانسوی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
آوایش ویرایش
خطای لوآ در پودمان:utilities در خط 101: The language code "Fr-dispute.ogg" is not valid..noicon (پرونده)
اسم ویرایش
dispute مونث (جمع disputes)
- هم معنی اسم dispute در انگلیسی
عبارتهای مرتبط ویرایش
همخانواده ویرایش
ایتالیایی ویرایش
اسم ویرایش
dispute مونث
- جمع واژه
[[disputa]] .
همخانواده ویرایش
اسپانیایی ویرایش
فعل ویرایش
dispute (مصدر disputar)
- الگو:es-verb form of/imperative disputar.
- A(n) وجه شرطی معلوم شکل disputar.
- A(n) وجه شرطی معلوم شکل disputar.
- A(n) وجه شرطی معلوم شکل disputar.