Zahlen, و zählen را هم ببینید.

آلمانی ویرایش

تلفظ ویرایش

فعل ویرایش

آلمانى

  1. برای پرداختن (پول)
    Ich muss meine Steuern zahlen.
    من مجبورم مالیات‌هایم را پراخت کنم.
  2. پرداختن بها برای
    Ich will keinen Fehler machen, für den ich später zahlen muss.
    نمی‌خواهم اشتباهی کنم که بعداً مجبور شوم بهایش را بپردازم.