آبخور
فارسی ویرایش
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آب/خُور/
اسم مرکب ویرایش
آب خور
- (قدیم): سرچشمه و محلی که از آن جا آب برگیرند و بنوشند، آبشخور.
- (کشاورزی): میزان قابلیت زمین برای جذب آب.
کنایه ویرایش
- قسمت، نصیب.
- موی اضافی سبیل.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن