فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آدَمی/گَری/

  اسم مرکب ویرایش

آدمی‌گری

  1. غرایز و صفات جسمی.
    چون چشم من بر روی وی افتاد، از آدمیگری با من هیچ نماند. «محمدبن‌منور»

  حاصل مصدر ویرایش

آدمی‌گری

  1. (قدیمی): آدمیت. آدم‌گری
    هر چه اسباب زندگانی است و اسباب و رسم آدمیگری است ... محو کند. «احمدجام»

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن