فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /آسایِش/

  اسم مصدر

ویرایش

آسایش

  1. زندگی بدون زحمت و دردسر. آسودگی، راحتی. فراغت خاطر. استراحت.
    خدا را بر آن بنده بخشایش است/ که خلق از وجوش در آسایش است «سعدی»

  کهن واژه

ویرایش
  1. آسایش ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آس - آیش قابل تجزیه باشد؛ و آیش به معنی آمد، آمد داشتن، و بروز رفع مشکلات در زندگی بویژه برداشت محصول کاربرد داشته است.

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس