فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آشِ/درهم/جوش/

  اسم مرکب

ویرایش

آش‌درهم‌جوش

  1. (گفتگو): آش شله قلمکار.
    مقاله او آش درهم جوشی بود که هیچکس از آن سر در نمی‌آورد.

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن