خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آغشتهکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آغِشته/کردَن/
اسم مرکب
ویرایش
آغشتهکردن
صفت مفعولی از
آغشتن
؛ آلوده شده، مخلوط شده با چیزی.
با سه انگشت لاغر و سفیدش ... آن را گرفت به پودر
آغشته
کرد. «
کوشان
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن