فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /آلاف/

آلاف

  1. (قدیم): هزارها، هزاران.
    قصاب‌خانه مالیات گزاف و ... بیرون از آلاف داشت. «افضل‌الملک»

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین