فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آلافُ/اُلوف/

  اسم مرکب ویرایش

آلاف‌و‌الوف

  1. (گفتگو): ثروت و دارایی فراوان.
    چند تا مناقصه می‌بَرَد و به آلاف و الوف می‌رسند. «گلشیری»
  2. آلاف اُلوْف: در گویش گنابادی یعنی برو بیا، جاه و مقام داشتن، آبرو و اعتبار.

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن