آله
فارسی ویرایش
(لُ)
اشکال دیگر ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
از پارسی میانه [script needed] (ʾlwh /āluh/, “آله، عقاب”) (پارسی میانه [مانوی needed] (ʾʾlwf /āluf/)). بسنجید با گیلکی الوغ (aluğ), مازندرانی اله (alle), کردی شمالی eylo / êlo, کردی مرکزی هەڵۆ (hello), و همچنین արծուի (arcui). از نیا-ایرانی *Hr̥ĵifyáh, از نیا-هندو-ایرانی *Hr̥ȷ́ipyás, از نیا-هندو-اروپایی *h₂rǵ-i-pt-ió-s, از *h₂erǵ- (“سپید, روشن”). همریشه با اوستایی 𐬆𐬭𐬆𐬰𐬌𐬟𐬌𐬌𐬀 (ərəzifiia).
آوایش ویرایش
/ɑlɛˈ/
اسم ویرایش
آله (جمع آلهها)
مترادفها ویرایش
- عقاب (oqâb)
صفت ویرایش
ابلق (این واژه دست کم در شمال استان فارس متداول است.)
References ویرایش
- “اله” در دهخدا, w:لغتنامه دهخدا, تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا, ۱۳۱۹–.
- “āluh” در مک کنزی, فرهنگ پهلوی, لندن: آکسفورد, ۱۹۷۱–.