اجسام
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- عربی
آوایش
ویرایش- /اَجسام/
اسم
ویرایشاجسام
- جسمها، جمع جسم.
- (قدیم): بدنها، تنها، کالبدها.
- باران رحمت عام بر مزارع ارواح و اجسام بارَد. «قائممقام فراهانی»
کهنواژه
ویرایش- اجسام ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَج - سام قابل تجزیه باشد؛ و مفهوم احتمالی آن کشته شدن توسط سام پهلوان است.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس