فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَحجار/

احجار

  1. سنگ‌ها، جمع حجر.
    درباره خاک و آب و هوا ... و احجار ... تحقیقاتی به عمل آورد. «جمال‌زاده»

  کهن‌واژه

ویرایش
  1. احجار ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَح - جار قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از اصطلاح فوق کلافه شدن از جار کشیدن یا صدای ممتد و هر روزه جار باشد. مقابل بیجار.



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس