فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَحوَط/

احوط (قدیم)

  1. با احتیاط‌تر، بیشتر مقرون به احتیاط. به احتیاط نزدیکتر، دست‌تر.
    احوط آن است که طلاکاری نکنند. «گلشیری»

  کهن‌واژه

ویرایش
  1. احوط ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَ - حوط قابل تجزیه باشد؛ و حوط یا حوت صدای صوت بوسیله دهان و پایان بازی در یک‌قل دو‌قل بوده است.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس