فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَخَصّ/

اخص

  1. خاص، مخصوص. خاص‌تر، گزیده.
  2. (منطق): ویژگی کلی‌ای که نسبت به کلی‌ای دیگر دارای مصداق‌های کمتری است. مقابل اعم.

  کهن‌واژه

ویرایش
  1. اخص ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَ - خَص قابل تجزیه باشد؛ و مفهومی مانند غلیظ، خالص با پیشوند تعجب اَ بوده است.



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس