فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • سانسکریت

آوایش

ویرایش
  • /اَرباب/

ارباب (قدیم)

  1. خان، فئودال. صاحب و مالک منطقه‌ای.
  2. آقا، رئیس، بزرگ.‌دارا، مالک، صاحب مِلک. خداوندگار. جمع رب.
  3. عنوانی معمولا برای بزرگان زرتشتی. ارباب کیخسرو، ارباب جمشید.

  کهن‌واژه

ویرایش
  1. ارباب ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَر - باب قابل تجزیه باشد؛ و به معنی همسر ایده‌ال، گزینه مناسب همسری و مانند بوده است.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس