ارباب
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- سانسکریت
آوایش
ویرایش- /اَرباب/
اسم
ویرایشارباب (قدیم)
- خان، فئودال. صاحب و مالک منطقهای.
- آقا، رئیس، بزرگ.دارا، مالک، صاحب مِلک. خداوندگار. جمع رب.
- عنوانی معمولا برای بزرگان زرتشتی. ارباب کیخسرو، ارباب جمشید.
کهنواژه
ویرایش- ارباب ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَر - باب قابل تجزیه باشد؛ و به معنی همسر ایدهال، گزینه مناسب همسری و مانند بوده است.
واژههای مشتق شده
ویرایش
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس