ازاله
فارسی ویرایش
گونههای دیگر نوشتاری ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /اِزالِه/
مصدر متعدی ویرایش
ازاله
- ازالة، نک ازالت.
- ازاله ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش اَز - آله قابل تجزیه باشد و به معنی ایل لِه کننده یا لِه شونده، بوده است.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس