الحاق

(اِ)

فارسی

ریشه‌شناسی

• عربی

مصدر لازم

1. در پیوستن، رسیدن به کسی یا چیزی.
2. به هم پیوند دادن.

(اِم

صفت

1. پیوستگی، اتصال.

منابع

• فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

انگلیسی:addition انگلیسی:join

انگلیسی

union

• synoeky
• synoecy
• supplement
• subjunction
• juncture
• joinder
• interpolation
• inset
• incorporation
• adjunction
• addendum
• access
• irredentism
• insertion
• concatenation
• append
• adhesion
• accession
• incorporative
• concatenate
• catenate
• insert
• epenthesis