فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /اَلماس/

الماس

  1. واژه الماس از بنیاد پارسی و آریایی است چرا که واژه الماس در زبان یونانی به شکل دیاموندیا که شکل قدیمی تر واژه دیاموند است پس الماس کلمه‌ای آریایی و پارسی هست نه یونانی.
    هوا را تو گفتی همی برفروخت/ چو الماس روی زمین را بسوخت «فردوسی»
  2. الماس در زبان معیار باستان به دو بخش اَل - ماس قابل تجزیه است که ممکن است تحریف شده اَلباس باشد.

واژه‌های مشتق‌ شده

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه