(جُ)

اسم ویرایش

  1. یوغ، چوبی که بر گردن گاو قلبه کش و زراعت کننده ن

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

  1. چوبی که دوغ را بدان زنند تا مسکه برآید.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

جِغْ :(jegh) در گویش گنابادی یعنی صدا ، صدا کردن ، فریاد ، گریه ، یادآوری کردن ، دنبال کسی رفتن برای رفتن با هم به جایی یا دنبال کاری

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
fjord